پاتوق

جایگاه اسلام و مسلمانان

کانادا: اسلام و مسلمانان

آزادی در کانادا معنای مهمی دارد و آزادی مذهبی در میان آزادیهای دیگر ازجایگاه بلندی برخوردار است. در یک آمارگیری جدید درباره ارزشهایی که برای اداره بهتر جامعهء شهری حیاتی به نظر می رسند، مردم کانادا اهمیت آزادی عمل به مذهب را دردرجه دوم تنها یک رتبه بعد از آزادی مطبوعات قرارداده اند. این چنین ارزش نهادن به مذهب دریک کشور سکولار بسیارقابل توجه است. جایی که دومین فرقهء مذهبی از نظر تعداد، علی رغم اعتقاد به خدا، زیر چتر هیچ مذهب سازمان یافته ای قرار ندارد. اسلام در این محیط باز، سازگار وپذیرا شکوفا شده است. درکارهای روزمرهء زندگی- درمدارس، فروشگاهها، درمحیط کار ودرزمین بازی بچه ها-. درحال حاضر اسلام به عنوان اولین مذهب عمدهء غیر مسیحی کشور کانادا از بیشترین سرعت گسترش ادیان در این کشوربرخوردار است وپیش بینی می شود که در دهه جاری در جایگاه چهارم ادیان و تنها پس از کلیسای کاتولیک، یونایتد، و انگولکان قرار گیرد. از آنجاییکه مسلمانان مهاجر پیشتازاز اروپا به اینجا آمده اند، جامعه مسلمانان نیز به یک نمونه فعال جامعهء پلورالیست کانادیی تبدیل شده است. برای کسی که در صدد دیدن جهان شمولی اسلام در تنوع فرهنگی، زبانی ونژادی اش باشد، کانادا یک ویترین حقیقی برای نمایش این واقعیت است. علی رغم افزایش حضور مسلمانان در غرب شکاف سوء تفاهم بین اسلام وغرب بیشتر شده است. دیدگاهها نسبت به اسلام و مسلمانان به شدت وارونه و تحریف شده است و باعادی انگاشتن افراطی گری بعنوان نرم و تعمیم رفتارعده ای انگشت شمار چهره یک چهارم جمعیت دنیا به غبار زنگارخدشه دار شده است. در سال 1938، چند مسلمان متعهد بنای اولین سمبل قابل لمس اسلام را در کانادا برافراشتند. بنای این مسجد به نمادی فراتر از تعهد آنان تبدیل شد. این کارهمچنان بعنوان اعلانی بود حاکی از اینکه آنان در این سرزمین جدید ریشه دوانده اند. سالها مسلمانان به این مسجد و بعدها به مساجد دیگر روی آوردند تا مهرتایید و تاکید به باورشان بزنند و هویت خویش را بجویند. جامعه مسلمانان درسهای زیادی آموخته است. برخی از تجربیات و دانشهای بدست آمده جامه عمل پوشیده اند. برای نمونه، مساجد که معمولا برای غیرمسلمانان درپشت پرده ای از رمز وراز پنهان بوده و بی ارتباط با کل جامعه محسوب می شدند، اکنون دیگران را برای ملاقات ( از مساجد ) دعوت می کنند. و نکته اساسی دیگر اینکه، درمیان رهبران مذهبی احساس در حال رشدی وجود دارد که اسلام باید بخشی از برنامه روزانه یک مسلمان به عنوان زیرمجموعه ای از کل جامعهء بزرگ باشد. نیاز به ارتباط دادن اسلام به مسائل روز با تغییرات ایجاد شده در اجتماع مسلمانان تقارن دارد.اسلام در حالیکه روزگاری تنها مذهب مهاجران آسیایی وآفریقایی به شمار می رفت اکنون یک مذهب کانادایی محسوب می شود. این مسئله نه تنها در شکل گیری تحولات جامعه اسلامی بلکه در ترکیب جمعیتی (کانادا) به طرز روبه رشدی نمایان تر می شود. جمعیت مسلمانانی که در کانادا متولد شده اند از مسلمانان مهاجری که متولد جنوب آسیا و کشورهای عربی هستند وبطورسنتی دوقشربزرگ مسلمانان کانادا به شمار می آیند؛ بیشتر است. هویت برای آنان از رسوخ شخصیت و ایمان سرچشمه می گیرد. و در عملکرد شخص بعنوان یک عضوتمام عیار جامعه چند فرهنگی و چند مذهبی و نه در چهارچوب شاخص فیزیکی و سایر شاخس های قابل رویت تجسم عینی می یابد. آنها از زندگی مسلمانان ابتدای تاریخ اسلام الگو می گیرند که ارزشهای اسلامی را در متن جوامع غیرمسلمان درنقاط مختلف جهان ودرمقاطع مختلف تاریخی جامه عمل پوشاندند و نشان دادند که اسلام یک مذهب زنده است و عمل به آن احتیاج به استمداد از فرهنگ خاصی برای مشروعیت بخشیدن به آن ندارد. راز جهان شمولی اسلام در توانایی آن به تعمیم در تمام فرهنگها و آداب و رسوم است که با جوهر دین سازگاری تمام دارد. به هرحال خوگرفتن به زندگی مدرن وواقعیات جدید برای بسیاری از سازمانهای جا افتادهء قدیمی با مشکلاتی روبروست. عمل به آداب و رسوم فرهنگی ونژادی محصور در داخل دیوارها که اغلب به عنوان تنها نمود معتبرو مجاز اسلام معرفی شده اند، دست اندازهای اصلی مسیر هستند. نمی توان اطمینان داشت که عملی که با جوهر اسلام مطابقت دارد اما با فرهنگ غالب جامعه بیگانه است درآن جامعه پذیرفته یا تحمل شود. معمولا قومیت یک تشکیلات تعیین کنندهء درجهء آمادگی همکاری جوامع مذهبی با دیگر جوامع و نوع فعالیتهای گروهی که درآن شرکت می کند می باشد. تشکیلات( اسلامی) چند فرهنگی و یا شکل گرفته در کانادا تمایل بیشتری برای شرکت در فعالیتهایی دارند که ممکن است از دیدگاه تنگ نظرانهء سنت گرایی چندان مذهبی به نظر نرسند هرچند مسلمانان به آنها علاقه نشان دهند. ازسوی دیگر درمساجدی که اکثریت اعضایشان از جنوب آسیا هستند، تمایل کمتری به روابط متقابل باکل جامعه دارند. درحالی که بیش از 90% موسسات مذهبی این نوع گروهها درمعرفی و اشاعه اسلام درمیان غیرمسلمانان شرکت دارند و60% آنها نمایندگانی به کلیساها یا مدارس می فرستند تادر باره اسلام صحبت کنند، با این حال تنها کمی بیش از ¼ آنها در پروژه های خدمات اجتماعی با سایر گروههای مذهبی ( غیرمسلمان ) شرکت می جویند. با اینکه سازمانهای مذهبی سنت گرا دریافته اند که تغییر جهت از ساختن مساجد به ساختن جوامع کار مشکل تری است، دیگرمسلمانان متعهد روحیه این کار دشوار را از دست نداده اند. از اواسط سال 1990 سازمانهای جدیدی بوجود آمده اند که برای شادابی و پویایی جامعه اسلامی تلاش می کنند. هم اکنون بیش از یک میلیون نفر از جمعیت 33 میلیونی کانادا را مسلمانان تشکیل می دهند

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: